خیلی وقتها ما این جمله را برای هم به کار میبردیم 

ولی میخواهم امروز بگویم آهای تویی که از پشت کوه آمدی 

عزیزم جای خوبی نیامدی 

این ور کوه چیز قشنگی وجود ندارد ، اینجا همه سرشان توی دنیای مجازیست 

آهای فلانی برگرد به همان پشت کوه 

اینجا همه چی سراب است 

دروغ است

برگرد  برو ازطلوع و غروب خورشید لذت ببر 

اینجا خورشید از پشت ساختمان رو به رویی طلوع میکند 

غروبش را هم من هنوز ندیدم 

اینجا اگر روی گوشیت وی چت نباشد تنها میمانی 

دختر ها با پسرهای غریبه راحت حرف میزنند و برای توجیهش میگویند دوست های اجتماعی 

پسر ها هم کلی دختر داخل اد لیستشان دارند 

ولی اسمشان را میگذارند آبجی مجازی یا دوست اجتماعی 

تو برگرد برو همان پشت کوه 

از چرای گوسفند هایت در دشت های سرسبز لذت ببر 

آخه این ور کوه همه گرگند اگر تو هم گرگ نباشی 

مثل یک گوسفند خورده میشی 

میدانی چیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من هم از این ور کوه خسته شدم ولی نمیتوانم با تو بیایم 

من آرزوی این را دارم 

که بشوم مثل تو 

تویی که وقتی صحبت از نت و فیلتر و فیسبوک میشود 

خیلی معصومانه در دلت میگویی اینها چه میگویند 

تویی که وقتی دختر همسایه از چند متریت رد میشود سرت را پایین میندازی و پاهایت میلرزد 

تویی که عشقت نمیتواند عکسش را بگذارد در سایت های مختلف که پسرها نگاهش کنند 

و برایش لایک بگذارند 

تویی که هنوز میتوانی غیرتی شوی و نگذاری عشقت حتی به غریبه نگاه کند 

وا قعا خوش به حالت آخه این ور کوه هر کس غیرتی میشود وصله های جالبی به او می چسبانند 

خلاصه بگویم 

برو پشت کوه همان جا بمان دیگر هم نیا این ور خاکش دامن گیرت میشود 

برو خوش باش آخه خیلی ها مثل من حسرتت را میخورند 

میخواهند مثل تو باشند 

ولی دیر شده برایشان 

همین ... .